به طور طبیعی آن دسته از ما که استرس کمتری را تجربه میکنند تمایل بیشتری برای موفقیت دارند. پس آیا میتوان گفت که کنترل میزان استرس روزانه مهم است؟ شاید جواب منفی باشد. تحقیقات اخیر نشان داده است که دانش عمومی ما در مورد استرس چندان دقیق و درست نیست.
تعدادی از روانشناسان تحقیقات هشتسالهای را بر روی گروه مشخصی از افراد انجام دادند. تمامی این تحقیقات بر پایه دو سؤال اساسی انجام شد:
- در سال گذشته چه مقدار استرس را تجربه کردهاید؟
- آیا به این نکته که ممکن است استرس برای بدن شما مضر باشد باور دارید؟
در جریان این مطالعات، نکته جالبی که نظر محققان را به خود جلب کرد، تقریباً نیمی از افراد مورد بررسی به خاطر بالا بودن سطح استرسشان به مرگ تمایل نشان میدادند. آیا این مدرکی کافی برای خطرناک بودن آن نیست؟ البته که نه. در واقع استرس فقط برای کسانی مضر بود که فکر میکردند خطرناک است. اما در عوض کسانی که آنرا خطرناک نمیدانستند به ندرت به مرگ تمایل داشتند. اما نکته جالبی که میتوان به آن اشاره کرد این است تمایل به مرگ بر خواسته از تفکر خطرناک بودن استرس است. اگرچه افرادی نیز با سطح استرس کم وجود داشتند اما به دلیل وجود این طرز تفکر این تمایل در آنها نیز دیده میشد.
گذری بر تحقیقات پیرامون استرس
در نگاه اول شاید غیر قابل باور به نظر برسد اما یکی از محققین این پدیده کاملاً مخالف چیزی که در ذهن اغلب ما وجود دارد توصیف میکند. استرس یک حس قدرتمند است. بله درست شنیدید جدا از اینکه میتواند طرز تفکر افراد را تغییر دهد حتی بر عملکرد آنها نیز تأثیر دارد. هنگامیکه آنرا به عنوان یک حس مضر در نظر میگیرید، پس به طور طبیعی رویکردتان این است تا آنجایی که امکان دارد از آن دوری کنید. بعد از همه اینها، استرس دیگر به یک علامت اخطار برای شما تبدیل میشود که با هر بار حس کردن آن یا باید از آن فرار کنید و یا باید سازگار شوید. متأسفانه باید بگویم که ادامه این رویکرد بهای سنگینی را نیز در پی دارد که در ادامه آنرا بررسی میکنیم.
همهچیز از اولین تلاش برای سازگاری شروع میشود که البته در افراد مختلف خود را به شکلهای متفاوتی نشان میدهد، اما اگر بخواهیم چند رفتار غالب که در اکثر افراد دیده میشود را نام ببریم، سیگار کشیدن، پرخوری کردن و بیش از حد تلویزیون نگاه کردن، میتوانند نمونههای خوبی باشند. اما آنچه ما از آن بهعنوان بهای سنگین نام بردیم در واقع تأثیرات همین رفتارهای ناسالم است که همه ما بهخوبی با آنها آشنا هستیم و نیازی به توضیح دادن آنها نیست.
اکنون شاید بسیاری از شما، ذهن خود را درگیر حل این مشکل کنید. خوشبختانه راهحل آن بسیار ساده است و تنها با یک تغییر نگرش ساده میتوانید آنرا به یک حس بیضرر تبدیل کنید. اخیراً در یک آزمون استرس اجتماعی، تلاشهایی صورت گرفته است تا افراد را در مقابل استرسی فرساینده قرار دهند. روش کار این آزمون اینگونه است: در ابتدا افرادی را انتخاب و سپس به آنها پنج دقیقه زمان میدهند تا در یک سخنرانی فیالبداهه نقاط ضعف و ناتوانیهایشان را توضیح دهند. البته تمامی این مراحل در برابر ناظران و داوران ویژه انجام میشود. اما کار در همینجا تمام نمیشود، در واقع داورانی که در آنجا حضور دارند سعی میکنند با انتقاد کردن و بزرگتر جلوه دادن رفتارهای منفی، میزان اضطراب را بالاتر ببرند. این آزمایش شاید کمی بیرحمانه جلوه کند اما هدف اصلی محققین فهمیدن این نکته است که تأثیر ذهنیت افراد بر روی واکنشهای آنها در برابر استرس چگونه است. قبل از اینکه آزمایش انجام شود به داوطلبان یکی از این دو فیلم کوتاه را نشان دادند:
- موضوع اصلی فیلم اول این بود”اغلب افراد فکر میکنند که استرس یک حس منفی و مخرب است اما تحقیقات اخیر آنرا ناتوانکنندهتر و مخربتر نشان داده است”.
- اما فیلم دوم پیام متفاوتتری را داشت”اغلب افراد فکر میکنند که استرس حسی منفی است اما تحقیقات اخیر برعکس آنرا نشان داده است”.
داوطلبانی که به آنها فیلم دوم را نشان داده بودند عملکرد بهتری در مواجه با استرس را در طول گفتگو و سخنرانی از خود نشان دادند و توانستند تحت تأثیر اضطراب زیاد، با اعتمادبهنفس بیشتری به کار خود ادامه دهند. حتی انقباض رگهای خونی، که یک واکنش عادی است، چندان مشخص نبود و همچنان آرام باقی ماندند.
استرس تحت تأثیر ذهنیت
تا اینجا دیدید که یک فیلم کوتاه توانست نحوه برخورد افراد با استرس را، چه فیزیکی و چه از نظر روانی، بهبود دهد. ما فکر میکنیم که یک حس منفی است که باید از آن فرار کنیم و به این ترتیب از آن یک جریان تکرارشونده میسازیم. در حقیقت همین حس منفی در مورد استرس آنرا به یک مشکل بزرگتر تبدیل میکند و بهطور مداوم آنرا بیشتر میکند. اما هنگامیکه ما استرس را بهعنوان بخشی از زندگی در نظر میگیریم بهتر با آن کنار میآییم. این کار جدا از اینکه به ما اجازه میدهد تا عملکرد بهتری داشته باشیم، همزمان کمک میکند تا بتوانیم در شرایط سخت نیز بهتر تصمیم بگیریم.