شما تغییر چشمگیر شرایط زندگی خود را در مدت زمان کوتاه بعید میدانید. دو سال عدد خوبی است. به شما زمان کافی برای تجربه، اجرایی کردن و مشاهده نتیجه را میدهد.
در دو سال گذشته از پس مسائلی که قادر به انجامشان نبودم برآمدم، مثلاً: صحبت کردن مقابل مخاطب زنده، به دست آوردن کنترل مناسبی از سلامتیام، کنترل خشم، بخشیدن افرادی که کار اشتباهی کردند، پیدا کردن کاری که دوستش دارم و ملاقات با دختری که بتوانم عاشق او شوم و بعد از این دو سال، من به همه اهداف زندگی رسیدم و اکنون نهتنها احساس بهبود شرایط زندگیام را دارم بلکه حس میکنم آنرا به طور کامل تغییر دادهام.
در ادامه مواردی آمده است که شما میتوانید با انجام آنها شرایط زندگی خود را بهبود ببخشید.
یک کار احمقانه انجام دهید
کار احمقانهای که من انجام دادم، نوشتن ترسهایم و غلبه بر حداقل یکی از آنها بود. اولین ترسی که سراغش رفتم صحبت کردن در جمع بود. شروع کردم به تمرین کردن در مقابل جمعهای کوچک، هفته گذشته در مقابل هشتاد مدیر ارشد در شرکتی که برای آن کار میکنم صحبت کردم و موفق شدم به خوبی از پس آن بربیایم.
غلبه بر ترس اعتیادآور است و درنهایت بر کل فهرست غلبه کردم. سختترین آنها پایان دادن به دشمنی دهساله خانوادگیم بود، بنابراین درنهایت توانستم مجدداً آرامش را در زندگیام تجربه کنم. همه ما کار احمقانهای داریم که همیشه دربارهاش خیالپردازی کردهایم ولی هرگز عملیشان نکردیم. جرأت کنید و کمی خیالپردازی داشته باشید. آن کار احمقانه را پیدا کنید و اقدامی در جهت غلبه بر موانعی که شما را در گذشته گیر انداختهاند، انجام دهید. اجازه ندهید دیگر آن بهانهها و موانع دست و پای شما را ببندد. شما به یک رویداد برای جرقه تغییر نیاز دارید و سپس دو سال دیگر در پیش دارید تا پیشنهادهایی که در ادامه میگویم را انجام دهید.
از فکر کردن بیشازحد بپرهیزید
فردی یادداشتی را در لینکداین برای من فرستاد. او رؤیای نویسنده شدن داشت و بیش از ۵ سال از تلاش او نمیگذشت. او مقالهای را که میخواست منتشر کند را برای من فرستاد و خواست اگر میتوانم آنرا بخوانم و بازخوردی به او بگویم و سپس به او اجازه انتشار بدهم. من پاسخی بیرحمانه به او دادم چرا که میخواستم موفق شود. به او گفتم: «فکر بیشازحد را کنار بگذار و اجازه گرفتن از من را نیز فراموش کن.»
کمی بعد او اولین مقالهاش را منتشر کرد و دیگر وقت خود را روی فکر کردن بیشازحد صرف نکرد. کمی بعد، مقالههای زیادی را در چند هفته منتشر کرد، تعداد کل مقالههایی که در آن چند هفته منتشر کرد از تعداد مقالهای که در کل زندگیاش منتشر کرده بود بیشتر بود. او به خوبی در مسیر بهبود شرایط زندگیاش است و کاری را میدهد که آنرا دوست دارد. این اتفاقها هرگز نمیافتاد اگر دست از فکر کردن بیشازحد برنمیداشت.
بسیاری از شمایی که این مقاله را میخوانید، اهداف نسبتاً مشابهی دارد و تنها دلایلی که شما را بازمیدارد به شرح زیر است:
- منتظر اجازه من هستید.
- به دنبال کمال هستید.
- منتظر لحظه بخصوص آن هستید.
- سرتان بجای اجرایی کردن با برنامهریزی کردن شلوغ است.
همه این موانع و بهانهها را کنار بگذارید و دکمه انتشار را بزنید. یا به دنبال هدفتان بروید. یا سرمایهگذاری کنید. یا در آن رویداد شرکت کنید. هر چیزی که هدفتان است، به خودتان اجازه ندهید که دیگر دربارهاش وقت تلف کنید و فکر کنید. بهبود شرایط زندگی شما با عملی کردن، شروع میشود نه با فکر کردن به آن.
به دنبال موفقیتهای سریع باشید
بهبود شرایط زندگی شما تا حد زیادی به احساسی که دارید بستگی دارد. وقتی فکر کنید که دارید زندگی خود را بهبود میبخشید، انگیزهای درونی پیدا میکنید که معلوم نیست از کجا آمده است.
روش افزایش انرژی و انگیزه، رسیدن به موفقیت های سریع است.
در طول سفر دوسالهام، بیش از ۵۰ درصد متعلقاتم را دور انداختم. وقت زیادی از من نگرفت اما موفقیت بزرگی به حساب میآمد که میتوانستم با انجام این کار به دست آورم. با دقت درباره یک موفقیت سریع که میتوانید به آن برسید فکر کنید و شروع کنید روزانه برای رسیدن به آن تلاش کنید. این کار میتواند کوچکترین کاری همچون مرتب کردن تخت باشد.
کمتر مصرف کنید؛ روی خودتان سرمایهگذاری کنید
پیشتر درباره خلاص شدن از شر متعلقاتتان صحبت کردم. چیزی که به شما نگفتم این است که من از فروش این وسایل بیاهمیت خود، ۲۰ هزار دلار به دست آوردم. سپس آن پول را در جهت بهبود شرایط زندگی خود، سرمایهگذاری کردم. به چند سمینار رفتم؛ کمی از پول را صرف تعطیلات اروپایی کردم و کمی از آنرا برای کمک به دیگران استفاده کردم. بسیاری از شما چیزهایی میخرید و مصرف میکنید که نیاز ندارید. این کار باعث میشود منابع کمی برای سرمایهگذاری روی رشد توانایی خودتان داشته باشید. عادت خرج کردن خود را از مصرف محصولات تغییر دهید و روی رشد اهدافتان سرمایهگذاری کنید. برای اینکه شرایطتان بهبود یابد، باید سرمایهگذاری کنید.
راهی برای به اشتراک گذاشتن افکارتان پیدا کنید
هدفتان در زندگی هر چیزی که هست، بهبود شرایط زندگی به بهترین شکل با به اشتراک گذاشتن افکارتان اتفاق میافتد. من شبکههای آنلاین را برای انجام این کار انتخاب کردهام. در طول دو سال گذشته، ایدهها و استراتژیهایم را در مدیومی جهانی در کوئورا و لینکداین به اشتراک گذاشتهام. با به اشتراک گذاشتن افکارم، افرادی که مثل من فکر میکنند به سمت زندگیام جلب میشوند. این کار باعث شد تا بتوانم با شرکتهایی کار کنم که پیشتر رؤیای کار کردن با آنها را داشتم. یافتن افرادی که چیزی مثل شما میخواهند و کسانی که با شما همکاری کنند، اول از همه با به اشتراک گذاشتن افکارتان آغاز میشود. به اشتراک گذاشتن افکار همچون آهنربایی است که همه آن چیزی را که همیشه در زندگی نیاز داشتید یا میخواستید را به خود جذب میکند- افراد، ایدهها، منابع، فرصتها.
پایه متنوع درآمدی بسازید
برای من، به نظر میرسد که از راه وبلاگ نویسی، سخنرانی انگیزشی و مشاوره، طیف گستردهای از سرمایهگذاری درآمد را دارم. پول برخلاف تصور همه افراد، کلید همه چیز نیست اما به شکل چشمگیری باعث بهبود شرایط زندگیتان میشود. داشتن پایه متنوع درآمدی یعنی:
- ریسک از دست دادن کار تماموقتتان درد کمی خواهد داشت.
- پول برای سرمایهگذاری در تحصیلات و رشد شخصیتان دارید.
- وقتی اوضاع کساد شود، شما آمادهاید.
- توانایی شما برای تغییر جهت شغلیتان آسانتر میشود.
- درآمد متنوع معمولاً منجر به درآمد منفعل (پول درآوردن وقتی خواب هستید) میشود.
درآمد منفعل مورد علاقه من است. اگر چند سالی به گذشته برگردم، زمان زیادی را روی مطالعه بیش از بیست کتاب در زمینه سرمایهگذاری میکنم. من استراتژیهایی را پیاده کردم و اکنون وقتی خوابم بخشی از درآمدم را به دست میآورم. درآمد منفعل نیازمند کمی تلاش است اما به نظرم میارزد.
کمی کتابهایی که زندگی انسان را تغییر میدهند بخوانید
هیچکدام از تغییرات زندگیام در دو سال اخیر امکانپذیر نبود اگر سرم را با ایدههای جدید پر نمیکردم. افکار قبلاً من درباره مفهوم موفقیت، ناقص بود. نگاه پیشین من از موفقیت تا حد زیادی به جای اضافه کردن روی گرفتن از جهان بود. در ادامه چهار کتابی که خواندم و منجر به تغییرات چشمگیر در زندگیام شد آمده است:
- قبیله مربیان
- پدر ثروتمند، پدر فقیر
- فکر کن و ثروتمند رشد کن
- به دستش بیار
به راحتی نه بگویید
یک تغییر چشمگیر در زندگی نیازمند فضایی خالی برای فکر کردن و نشان دادن بازخورد است. شما هرگز نمیتوانید به این جایگاه برسید مگر اینکه بتوانید نه بگویید. هرچه در زندگیتان موفق باشید، پیشنهادات زیادی خواهید داشت. افراد اغلب از شما میخواهند که از اهدافشان حمایت کنید به جای اینکه فرصتی به شما برای حمایت از اهدافتان پیشنهاد کنند. به طور معمول اولین حسی که وقتی کسی از شما وقت بخواهد، دارید، حس درستی است. یاد بگیرید چگونه نه بگویید و همیشه این کار را محترمانه انجام دهید.
کار درست را انجام دهید، مهم نیست چه پیش خواهد آمد
صداقت باورنکردنی و شفافیت در همه چیز، که من در دو سال گذشته انجام دادهام به من در ساخت گروهی از متحدانی که زندگیام را بهتر ساختهاند کمک کرده است. انجام کار درست اغلب به این معنا است که ممکن است اهداف کوتاهمدتتان را از دست بدهید. اصلاً اشکالی ندارد. هدف من این است که شما در اهداف بلندمدتتان به موفقیت برسید و این یعنی جوری که رفتار میکنید باید اخلاقی باشد. افرادی که صادق نیستند به سرعت فرصتهای باورنکردنیای موجود را به فراموشی میسپارد. با همیشه شفاف بودن در کار، قادر به ساخت فهرستی از مشتریانی بودم که همیشه سراغ من میآمدند و از طریق آنها میتوانستم کسبوکار خود را رشد دهم. هرگز پولی برای تبلیغات خرج نکردم. انجام دادن کار درست همیشه درستترین اتفاق است.
به همکاران احمقتان بله نگویید
- قمار کردن با پولتان
- راههای ثروتمند شدن سریع
- خرید چیزهایی که به آن نیاز ندارید
- درخواست وقتتان برای کارهایی که کمی بعد از انجام آن پشیمان خواهید شد.
تفکر نهایی
بهبود چشمگیر شرایط زندگیتان امکانذیر است، اگر انسان متعهدی باشید و به دنبال چیزی باشید که باعث راحتی و خدمت به دیگران میشود. تغییر شخصی یعنی چگونگی ایجاد لحظههای ویژه در زندگیتان. این پایه تعریف خودتان از موفقیت است.