در عصر اتوماسیون، مردم به دنبال این هستند که بتوانند بیشازپیش با شرکتها ارتباط داشته باشند. موفقترین برند ها صدا و روایت بهخوبی پرورش داده شدهای در اختیار داشته و پیامهایشان را به سادگی به دنبال کنندگانشان میرسانند. هیچکس نمیتواند این مسئله را تکذیب کند: مشتریان ترجیح میدهند از نزدیک با شرکتها ارتباط داشته باشند.
برای بسیاری از شرکتها، این روند بیان داستان مدیر ارشد اجرایی یا مؤسس را در راستای پیشینه شرکت به همراه دارد. اغلب اصول بنیادین و ارزشهای یک شرکت، سنگینیش روی دوش موسسان آن قرار دارد و ایجاد یک برند موفق با سطح مشخصی از تبلیغات و شبکهسازی شخصی همراه است. دانش عمومی بیانگر این است که سرمایهگذاران در ایدهها سرمایهگذاری میکنند و ایدهها خود محصولاتی مستقیم از سوی افراد هستند. بنابراین، همانند یک فرد صاحب ایده، شما چطور میتوانید تضمین کنید که در زمینه برندسازی خود و شرکتتان درست عمل میکنید؟
در ادامه مشخصههایی ویژه از برند را میخوانید که میبایست جهت کسب موفقیت در حیطه کاریتان درموردش فکر کنید:
۱٫ داستان شما چیست؟
داستان شرکتتان را مال خود کنید. افراد همانطور که به برند اپل احترام میگذارند، به خود استیو جابز هم احترام میگذارند، چون مردم از کشمکشهای او و وازنیاک با خبرند. لباس یقه اسکی مشکی رنگ، شلوار جین لوی ۵۰۱ و اسنیکرهای فوقالعاده نیو بلنس استیو جابز، ظاهری ساده است که کمینهگرایی طرح اپل را منعکس میکند. جابز خودش را برندش اپل یکی کرده است.
زمانیکه شما مالک استارتآپ یا کسبوکاری کوچک باشید، خواهان این هستید که ارتباطی مشابه را برقرار کنید. در صفحه «درباره ما» شرکتتان، درباره تاریخچه خود و اینکه شما چگونه در مسیر ایجاد این برند قرار گرفتهاید، بنویسید. چشمانداز و آرمانهای خود برای آینده شرکت را بیان کنید و بگویید چطور رویدادهای زندگی شخصیتان به شما الهام بخشیده تا کسبوکارتان را آغاز کنید.
برای مثال، باربارا کورکوران اغلب از شکست خوردگی در روابط و ضعیف شدن شرایط مالیش، که او را به سمت تأسیس یک شرکت چند میلیون دلاری سوق داد، صحبت میکند. بیریایی و محبوبیت شخصی چیزهایی هستند که مردم در یک مؤسس بیشتر تحسینش میکنند. پس بنشینید و تصمیم بگیرید که میخواهید چه داستانی بگویید، نوع صدا و لحنی که برای بیانش استفاده میکنید را تعیین کنید (متواضع، مطمئن یا خندهدار) و سپس تصمیم بگیرید که چطور میخواهید آن را بیان کنید.
۲٫ برند خود را به حرکت بیندازید.
همانطور که بحث شد، برندسازی درباره داستانی که بیان میکنید و نحوه آن است. رسانههای اجتماعی محل نمایش فوقالعادهای است، چون جایگاهی است که در آن برندها میتوانند بهعنوان اشخاص رفتار کنند. اگر شما یک صفحه فیسبوک برای شرکت خود ایجاد کنید، افراد آن را ابزاری تعاملی با دیگران در نظر میگیرند. البته، بدیهی است که یک شخص پشت این صفحه کنترل اوضاع را در دست دارد، اما آن شخص نمایانگر شخصیت، صداقت و لحن یک برند است.
شما ممکن است یک فرد همهکاره باشید که بازاریابی و عملیات روزانه خود را در اختیار دارید یا ممکن است یک نماینده بازاریابی یا تیم بازاریابی جهت رسیدگی به رسانههای اجتماعیتان داشته باشید. اگر یک تیم در اختیار دارید، ایجاد یک باور مشترک از صدای برندتان ضروری خواهد بود. هیچکس شرکتی را دنبال نمیکند که لحنش بیثبات باشد. مردم قابلیت اطمینان، قابلیت اعتماد و وابستگی را دوست دارند.
هر صدایی که برای برندتان انتخاب میکنید، نباید از شخصیت اصلیتان خیلی دور باشد.
همانند کارهایی که ایلان ماسک انجام میداد، استفاده از پلتفرمهایی مانند فیسبوک و توییتر عناصر مهمی در صدای وجودی و عقاید برندتان است. شما خواهان دستیابی کشش و جذاب کاربر برای اکانتهای شخصی و تجاریتان و درهمآمیختن موضوعات و سبکهای روایی هر دو اکانت بر یک پایه منسجم هستید.
۳٫ برند خود باشید.
کارتهای تجاری، مصاحبهها، وبسایت شرکت و رویدادهای شبکهسازی – اینها راهکارهایی هستند که برند شما را منسجم میسازند. هرجا که بروید، شما پرسونایی را نهادینه میکنید که افراد را برای همیشه همراه کسبوکار شما خواهد ساخت. با داشتن حضور فعال در قبال هویت شرکتتان، این پرسونا خودش را در قالب لوگوی شما، طراحی وبسایت و بیانیه مأموریت نشان خواهد داد.
دانش برندسازی بدین معناست که شما همیشه مسئول تبلیغات خود خواهید بود، حتی زمانی که بتوانید برای این کار به شخصی پول پرداخت کنید. خودبرندسازی پیشدرآمدی برای موفقیت است، ازینرو ظهور اینفلوئنسرها و چهرههای عمومی در عصر رسانههای اجتماعی را با خود به همراه خواهد داشت. توسعه برند شخصیتان و داشتن دنبالشونده، حمایت موردنیاز بیشتری را برای کسبوکار شما جمعآوری میکند. اتفاقاً، افرادی که بهطور شخصی شما را دنبال کردهاند، به سرمایهگذاران احتمالی، سرمایهگذاران جمعی و تبلیغکنندگان (هرگز توان دکمه «به اشتراکگذاری» را فراموش نکنید) برای کسبوکار شما بدل میشوند.
سخن پایانی
جف بزوس میگوید:
«اگر شما مشتریان را در دنیای فیزیکی ناراحت کنید، ممکن است به ۶ نفر از دوستانشان بگویند. اگر مشتریانتان را در اینترنت ناراحت کنید، آنها میتوانند به ۶۰۰۰ نفر از دوستانشان بگویند».
خلق انسجام، شهرت و همکاری بین برند شخصی و برند شرکت خودتان، تضمین شرایط وجودی شماست. این مستقیماً به ایجاد تصویر ذهنی از برند مطلوب، ارائه برای سرمایهگذاران و نوشتن مقالات از منتشرکنندگان و اینفلوئنسرها منجر خواهد شد. شما سخنگوی خودتان هستید و رسانههای اجتماعی، این کار را از همیشه آسانتر میکند.